آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خودکشی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khodkoshi /

suicide, self-slaughter, self-destruction, hara-kiri

suicide

self-slaughter

self-destruction

hara-kiri

خود را کشتن، انتحار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

خودکشی کردن

to commit suicide

مسائلی که کار او را به خودکشی رساند.

Problems that led her to suicide.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودکشی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت خودکشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودکشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودکشی

لغات نزدیک خودکشی

پیشنهاد بهبود معانی