ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

خودکشی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • خود را کشتن، انتحار
  • فونتیک فارسی

    khodkoshi
  • اسم
    suicide, self-slaughter, self-destruction, hara-kiri
    • - خودکشی کردن

    • - to commit suicide
    • - مسائلی که کار او را به خودکشی رساند.

    • - Problems that led her to suicide.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودکشی

ارجاع به لغت خودکشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودکشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خودکشی

لغات نزدیک خودکشی

پیشنهاد بهبود معانی