۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خودکشی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khodkoshi /

suicide, self-slaughter, self-destruction, hara-kiri

خود را کشتن، انتحار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

خودکشی کردن

to commit suicide

مسائلی که کار او را به خودکشی رساند.

Problems that led her to suicide.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودکشی

  1. مترادف:
    انتحار قتل‌نفس
    متضاد:
    نسل‌کشی

ارجاع به لغت خودکشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودکشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خودکشی

لغات نزدیک خودکشی

پیشنهاد بهبود معانی