فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

زلزله به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زمین‌لرزه

فونتیک فارسی

zelzele
اسم

زمین‌شناسی earthquake

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل

natural disasters like earthquake and flood

زلزله باعث ایجاد ترک در دیوارهای خانه شد؛ ولی به اسکلت‌بندی اصلی آن صدمه‌ای نزد.

The earthquake cracked the walls of the house but did not damage its main framework.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مصیبتی به نام زلزله

a calamity called earthquake

زلزله موجب شد که مردم دشمنی‌های شخصی را کنار بگذارند.

The earthquake caused people to set aside private animosities.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زلزله

  1. مترادف:
    پس‌لرزه زمین‌لرزه

ارجاع به لغت زلزله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زلزله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زلزله

لغات نزدیک زلزله

پیشنهاد بهبود معانی