آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
    آخرین به‌روزرسانی:

    سرپاسبان به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / sarpaas[e]baan /

    sergeant in the police

    sergeant in the police

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت سرپاسبان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سرپاسبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپاسبان

    لغات نزدیک سرپاسبان

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    maneuver blind spot pickle whip jujube butterfly propeller screw garlic bread garlic skirt regularly in line with something lip pleased آچار فرانسه تاسیسات تحسین کردن تراش به‌به قابله را دلپیچه عسل سر خوردن آفتابه پونه ادریس احمق بعد