half an hour, thirty minutes
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشتی بیشتر از نیم ساعت طول کشید.
The wrestling lasted a half-hour longer.
بعد از عمل جراحی نیم ساعت بیهوش بود.
After the operation, he blacked out for half an hour.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نیم ساعت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نیم ساعت