
انتشار ۶ مرداد ۱۴۰۴
اصطلاحات و لغات ورزشی به انگلیسی
ورزش تنها فعالیتی بدنی برای حفظ تندرستی یا رقابت و دستیابی به پیروزی نیست؛ بلکه بازتابی از فرهنگ، همبستگی، تلاش جمعی و روح انسانی است. در عرصههای ورزشی، انسانها فارغاز تفاوتهای زبانی، نژادی یا ملی، در جریان مشترکی از تحرک، هیجان و هدف با یکدیگر همراه میشوند. ورزش، از رقابتهای محلی گرفته تا رویدادهای بینالمللی، نقشی فراتر از سرگرمی ایفا میکند و به بستری برای گفتوگو، همزیستی و درک متقابل میان ملتها تبدیل شده است.
در این میان، زبان انگلیسی بهعنوان زبان غالب در بسیاری از رشتههای ورزشی، در تسهیل ارتباطات حرفهای، انتقال دانش تخصصی و پوشش جهانی رویدادها نقشی محوری ایفا میکند. بخش قابلتوجهی از واژگان مرتبط با ورزش در حوزههای فنی، تحلیلهای کارشناسی و محتوای رسانهای به زبان انگلیسی ارائه میشود؛ زبانی که امروزه جایگاه خود را بهعنوان ابزار ارتباطی اصلی در فضای بینالمللی ورزش تثبیت کرده است.
ازاینرو، تسلط بر لغات رایج ورزشی در زبان انگلیسی نهتنها به درک بهتر متون تخصصی، گزارشهای ورزشی و محتوای آموزشی کمک میکند، بلکه امکان برقراری ارتباط مؤثرتر در محیطهای بینالمللی را نیز فراهم میسازد. این آشنایی، ابزاری ارزشمند برای زبانآموزان، مربیان، ورزشکاران و علاقهمندان به حوزه ورزش است تا بتوانند دانش زبانی خود را در بستری کاربردی، پویا و جذاب توسعه دهند.
در این مطلب از وبلاگ فست دیکشنری، مجموعهای منسجم از اصطلاحات و لغات ورزشی به انگلیسی ارائه شده است.
در جدول زیر 60 لغت از 467 لغت ورزش قرار گرفته است. برای مشاهدهی لیست کامل لغات (تخصصی) کلیک کنید.
لغت | معنی |
---|---|
(گلف) برای زدن توپ جبهه گرفتن، (در تیراندازی با کمان) بدن را به حال کمان گیری و هدف گیری در آوردن | |
(تنیس) ادونتج (امتیاز بهدستآمده بعداز دییوس) | |
ایروبیک (ترکیبی از حرکات موزون بدنی، کششی و قدرتی که معمولاً همراه با موسیقی و در گروه انجام میشود) | |
کنفدراسیون فوتبال آسیا | |
غیرلاکتیک، آلاکتیک، بدون تولید اسید لاکتیک (وضعیتها یا فرایندهایی که در آنها تولید اسیدلاکتیک وجود ندارد) | |
فوتبال آمریکایی | |
(تمرین) بیهوازی (فعالیتهایی با شدت بالا و کوتاهمدت که در آنها بدن برای تولید انرژی، بهجای استفاده از اکسیژن، از فرایندهای بیهوازی کمک میگیرد) | |
(عضو تیم مانند تیم دو که بهعنوان نفر آخر مسابقه میدهد) نفر آخر، عقبدار | |
ماهیگیری (با قلاب) | |
علم ورزش، ورزشکاری، پهلوانی، زور ورزی، یل پروری |
لغت | معنی |
---|---|
بک، عقب (بازیکن یا پستی به همین نام در برخی ورزشها مثل فوتبال و فوتبال آمریکایی و راگبی) | |
(درست قبلاز زدن ضربه به توپ) (راکت، چوب و…) حرکت به عقب، دورخیز، عقب آوردن، بکسوئینگ | |
(bails) بِیل (کریکت) (دو چوب کوچک بین سه میلهی عمودی ویکت) | |
پاس (از یک بازیکن به بازیکن دیگر) | |
استادیوم، ورزشگاه (بهویژه بیسبال) | |
به تخته زدن (و سپس وارد سبد شدن توپ) (بسکتبال) | |
خروسوزن (بوکسور بین ۵۷٫۲ تا ۶۱٫۳ کیلوگرم) | |
بارسلونا (نام یک باشگاه فوتبال در اسپانیا) | |
بیس (هر یک از چهار گوشهی زمین بیسبال یا سافتبال) | |
توپزن، ضربهزننده (در بیسبال و کریکت و راندرز) |

لغات تخصصی مربوط به ورزش
برای مشاهدهی لیست کامل لغات پرکاربرد و تخصصی کلیک کنید.
فهرست انواع ورزشها به زبان انگلیسی
شناخت واژگان مرتبط با ورزش یکی از بخشهای جذاب و کاربردی در یادگیری زبان انگلیسی است. لیست انواع ورزشها، به زبانآموزان کمک میکند تا موضوعات متنوعتری را در مکالمه و نوشتار خود مطرح کنند و درک بهتری از متون و رسانههای انگلیسیزبان داشته باشند.
در این بخش، با فهرستی از نام ورزشها به زبان انگلیسی آشنا میشوید که بدون اشاره به جزئیات، امکان مرور سریع و منظم این واژگان را فراهم میکند. این روش، راهی مؤثر برای تثبیت و یادگیری بهتر واژگان پرکاربرد در حوزهی ورزش است.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
