خشونت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
پرخاشگری
فونتیک فارسی
khoshoonat
اسم
violence, aggression, harshness, abrasiveness, roughness, coarseness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- آن‌ها با زندانیان با خشونت رفتار می‌کردند.
- They treated the prisoners with violence.
- چرخه‌ی خشونت
- the cycle of violence
مترادف و متضاد خشونت
- تشدد، تندخویی، تندی، ستیزه‌جویی، ستیزه‌گری ≠ نرمی
- درشتی، زبری
- سختی، عنف، ناخواری
ارجاع به لغت خشونت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خشونت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خشونت
لغات نزدیک خشونت
- - خشوع کردن
- - خشوک
- - خشونت
- - خشونتآمیز
- - خشونت از خود نشان دادن