to suppurate, to form pus, to fester
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زخم پایش شروع به ریم کردن کرد.
The wound on his leg began to suppurate.
مهم است که زخم را برای جلوگیری از ریم کردن تمیز و خشک نگه دارید.
It is important to keep the wound clean and dry to prevent it from suppurating.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ریم کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریم کردن