حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
زودرس به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
صفت
فونتیک فارسی / zoodras /
premature, precocious, ripening early, early, advanced, unripe, overforward, untimely, new, forward
premature
precocious
ripening early
early
advanced
unripe
overforward
untimely
new
forward
پیشرس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
افزایش سلامت کودکان با جلوگیری از بیماریهای مادرزادی و زایمان زودرس
to improve the health of babies by preventing birth defects and premature birth
رشد زودرس او تمام پزشکان را متعجب کرد.
His precocious development surprised all the doctors.
مترادف و متضاد زودرس
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
مترادف:
پیشرس
متضاد:
ارجاع به لغت زودرس
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «زودرس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زودرس