آخرین به‌روزرسانی:
سرکوفت به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / sarkooft /
taunt, bitter reproach, stricture, rebuke, reprimand, belittling, scoff, carping
سرزنش، ملامت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرکوفت رنج‌آور
the hurtful taunt
سرکوفت او را نادیده گرفتم و رفتم.
I ignored his taunt and walked away.
مترادف و متضاد سرکوفت
-
مترادف:زخم‌زبان سرزنش شماتت طعنه لوم ملامت نکوهشمتضاد:تحسین تمجید
ارجاع به لغت سرکوفت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «سرکوفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکوفت
لغات نزدیک سرکوفت
- - سرکوبی احساسات
- - سرکوبی کردن
- - سرکوفت
- - سرکوفت دادن
- - سرکوفت زدن