taunt, jeer, taunting, snide remark, raillery, derision, sarcasm, scoff, irony, barb, mock, quip, double entendre, snideness, backhander, jibe, gibe
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اگر آدم احمقی را عاقل صدا کنیم، این نوعی طعنه است.
If we call a stupid person wise, it is a kind of irony.
طعنهی دشمنان دوستنما او را رنجه میکرد.
The taunting of enemies disguised as friends, used to hurt him.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «طعنه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طعنه