آخرین به‌روزرسانی:

صورت‌برداری کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / sooratbardaari kardan /

to count, to inventory, to catalogue, to list

لیست کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

قبل‌از جلسه، کتاب‌های مورد علاقه‌ام را صورت‌برداری می‌کنم.

I will list my favorite books before the meeting.

باید موجودی را قبل‌از سفارش بیشتر صورت‌برداری کنم.

I need to count the supplies before we order more.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت صورت‌برداری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صورت‌برداری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صورت‌برداری کردن

لغات نزدیک صورت‌برداری کردن

پیشنهاد بهبود معانی