فکور به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اندیشمند، دانا، متفکر، اهل تفکر
فونتیک فارسی
fakoor
صفت
ruminative, ruminant, reflective, contemplative, rational, owlish, thinking, pensive, meditative, thoughtful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ذهن فکور همیشه در حال جستجوی دانش است.
- The thinking mind is constantly searching for new knowledge.
- استاد فکور دانشجویانش را تشویق کرد که درمورد اسرار زندگی تعمق کنند.
- The contemplative professor encouraged students to think deeply about life's mysteries.
مترادف و متضاد فکور
- اندیشمند، اندیشناک، اندیشه‌ور، روشنفکر، متفکر
ارجاع به لغت فکور
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «فکور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فکور