آخرین به‌روزرسانی:
مصلحت به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / maslahat /
expediency, prudence, advisability, best thing to do, best course of action
expediency
prudence
advisability
best thing to do
best course of action
تدبیر، صلاح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مصلحت و قانونی بودن این موضوع را زیر سؤال بردم.
I questioned the advisability and legality of this.
مصلحت استقرار دائمی نیروهای آمریکایی در لهستان
advisability of permanently stationing U.S. forces in Poland
مترادف و متضاد مصلحت
مترادف:
خیراندیشی
خیرخواهی
ارجاع به لغت مصلحت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مصلحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مصلحت
لغات نزدیک مصلحت
- - مصلح
- - مصلحانه
- - مصلحت
- - مصلحتآمیز
- - مصلحت آمیز بودن