حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
هجوم به انگلیسی
معنیها و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / hojoom /
rush, stampede, scramble, dash forward, scurry, onrush, thronging
rush
stampede
scramble
dash forward
scurry
onrush
thronging
حرکت باشتاب به جایی
هجوم مردم به کالیفرنیا برای یافتن طلا در ۱۸۴۹
the California gold rush of 1849
آتشسوزی در سینما موجب هجوم مردم به درها شد.
The fire in the movie house caused a stampede toward the doors.
اسم
فونتیک فارسی / hojoom /
onslaught, foray, attack, charge, blitz, sortie, sally, storming
onslaught
foray
attack
charge
blitz
sortie
sally
storming
تهاجم، حمله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هجوم سریع سربازان قبلاز اینکه دشمن واکنشی نشان دهد، به پایان رسید.
The soldiers’ foray was over before the enemy could react.
سربازان خود را برای هجوم در سپیدهدم آماده کردند.
The soldiers braced themselves for the onslaught at dawn.
مترادف و متضاد هجوم
ارجاع به لغت هجوم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «هجوم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هجوم
لغات نزدیک هجوم
- - هجو کردن
- - هجو نویسی
- - هجوم
- - هجوم آوردن
- - هجوم آوردن به درون
