آخرین به‌روزرسانی:

همدردی به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

fellow - feeling, sympathy, condolence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد همدردی

  1. مترادف:
    تسلیت

سوال‌های رایج همدردی

همدردی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «همدردی» در زبان انگلیسی معمولاً به sympathy ترجمه می‌شود.

همدردی احساسی انسانی و عاطفی است که زمانی تجربه می‌شود که فردی نسبت به درد، رنج یا ناراحتی دیگری احساس درک، تأثر یا نگرانی پیدا می‌کند. این احساس می‌تواند از یک نگاه مهربانانه و دل‌سوزانه تا همراهی عملی و حمایت‌گرانه در شرایط سخت، گسترش یابد. همدردی شکلی از پیوند عاطفی میان افراد است که نقش مهمی در روابط انسانی، ایجاد اعتماد، و حمایت روانی ایفا می‌کند.

در موقعیت‌های ناراحت‌کننده مانند از دست دادن عزیزان، بیماری، شکست، یا بحران‌های عاطفی، همدردی می‌تواند به‌صورت کلمات آرامش‌بخش، در آغوش گرفتن، یا حتی صرفاً سکوت همراهانه بروز یابد. فرد همدرد ممکن است خود دقیقاً همان درد را تجربه نکرده باشد، اما تلاش می‌کند خود را در موقعیت فرد آسیب‌دیده بگذارد و به‌نوعی غم او را بفهمد و با او همراه شود.

همدردی با empathy متفاوت است. همدردی بیشتر به معنای احساس دلسوزی و تأثر از بیرون نسبت به رنج دیگری است، در حالی که همدلی یا empathy به معنای توانایی تجربه کردن آن احساس از درون است، گویی خود فرد آن را تجربه کرده است. این تمایز در روان‌شناسی مدرن بسیار مورد توجه است.

در فرهنگ ایرانی، همدردی جایگاه مهمی دارد. ضرب‌المثل‌هایی مانند «غمِت را غم خود می‌دانم» یا «در غم‌ات شریکم» نشان‌دهنده‌ی این است که همدلی و همدردی بخش جدانشدنی از مناسبات اجتماعی ماست. آیین‌هایی چون مراسم ختم، پیام تسلیت، و دید و بازدیدهای خانوادگی پس از وقایع تلخ، همه جلوه‌هایی از فرهنگ همدردی‌اند.

همدردی، گرچه درد کسی را از بین نمی‌برد، اما حضور انسانی در کنار فرد آسیب‌دیده را معنا می‌بخشد و دلگرمی و قوت قلبی در دل بحران‌ها فراهم می‌آورد.

ارجاع به لغت همدردی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همدردی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همدردی

لغات نزدیک همدردی

پیشنهاد بهبود معانی