آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کارنامه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kaarnaame /

report card, grade sheet

report card

grade sheet

برگه‌ی نمرات

کارنامه نشان داد که ریاضی‌ام خیلی ضعیف است.

The grade sheet showed that I was so bad at Math.

معلم در پایان نیمسال کارنامه‌ی دانش‌آموزان را بین آن‌ها پخش کرد.

The teacher handed out the grade sheet to each student at the end of the semester.

اسم
فونتیک فارسی / kaarnaame /

report, performance sheet

report

performance sheet

گزارش کتبی عملکرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

کارنامه نشانگر یک افزایش مداوم در ارقام فروش سه ماه گذشته بود.

The performance sheet showed a steady increase in sales figures over the last quarter.

مدیر کارنامه را بررسی و سختکوشی کارکنان را تحسین کرد.

The manager reviewed the performance sheet and praised the employees for their hard work.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کارنامه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت کارنامه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارنامه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارنامه

لغات نزدیک کارنامه

پیشنهاد بهبود معانی