flowerpot, planter, vase
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او گلدان را برداشت و از هر سمت با کنجکاوی به آن نگریست.
He took the vase and peered at it from all angles.
گلدان بلورین نازک و شکننده بود.
The crystal vase was thin and fragile.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گلدان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گلدان