۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Bingo

    ˈbɪŋɡoʊ ˈbɪŋɡəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bingos

    معنی

    noun interjection
    نوعی بازی شبیه لوتو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bingo

    1. noun a game in which numbered balls are drawn at random and players cover the corresponding numbers on their cards
      Synonyms:
      lotto keno beano chuck-a-luck ticktacktoe chess golf bowling charades badminton hide-and-seek skating skiing sledding marbles draughts croquet quoits rounders backgammon horseshoes stickball archery fives luging snowmobiling shuffleboard mumble-the-peg tipcat pall-mall pelota pallone tiddlywinks trente et quarante
    1. verb
      Synonyms:
      leapfrog

    ارجاع به لغت bingo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bingo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bingo

    لغات نزدیک bingo

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه