امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bowls

    American: boʊlz British: bəʊlz
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      bowled

    • شکل سوم:

      bowled

    • وجه وصفی حال:

      bowling

    معنی

    noun
    بولینگ روی چمن (lawn bowling هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bowls

    1. noun The act of rolling something (as the ball in bowling)
      Synonyms:
      jars rolls troughs boats pans pots crocks basins saucers vessels
    1. noun A large structure for open-air sports or entertainments
      Synonyms:
      stadia arenas
    1. noun A bowling game played on a level lawn with biased wooden balls that are rolled at a jack
      Synonyms:
      lawn-bowling
    1. verb
      Synonyms:
      pans

    ارجاع به لغت bowls

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bowls» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bowls

    لغات نزدیک bowls

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return