با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Casement

    ˈkeɪsmənt ˈkeɪsmənt
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از casement window به‌ جای casement استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پنجره‌ی لولادار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - I closed the casement to keep out the chilly night air.
    - پنجره‌ی لولادار را بستم تا از هوای سرد شب جلوگیری کنم.
    - The wind rattled against the casement, making an eerie sound.
    - باد به‌سمت پنجره‌ی لولادار می‌پیچید و صدای وهم‌انگیزی می‌داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد casement

    1. noun
      Synonyms: casement-window, sash, movable pane, single-hung pane, hinged pane, bay-window, picture window, oriel, window-frame

    ارجاع به لغت casement

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «casement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/casement

    لغات نزدیک casement

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی