زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Sash

sæʃ sæʃ

شکل جمع:

sashes

معنی sash | جمله با sash

noun countable

نوار پارچه‌ای، شال نمادین، حمایل

The royal sash was part of his ceremonial attire.

شال سلطنتی بخشی از لباس تشریفاتی او بود.

Graduates wore sashes in different colors.

فارغ‌التحصیلان نوارهایی با رنگ‌های مختلف پوشیده بودند.

noun countable

قاب شیشه‌ای، چارچوب شیشه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He repaired the wooden sash of the old window.

او چارچوب شیشه‌ای پنجره‌ی قدیمی را تعمیر کرد.

The window sash was stuck and wouldn’t slide open.

قاب شیشه‌ای پنجره گیر کرده بود و باز نمی‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sash

  1. noun a beltlike strip
    Synonyms:
    scarf cummerbund
  1. noun a band of material around the waist that strengthens a skirt or trousers
    Synonyms:
    belt band waistband girdle ribbon scarf obi cummerbund corset waistcloth cincture frame casement window sash

سوال‌های رایج sash

شکل جمع sash چی میشه؟

شکل جمع sash در زبان انگلیسی sashes است.

ارجاع به لغت sash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sash

لغات نزدیک sash

پیشنهاد بهبود معانی