شکل جمع:
sashesنوار پارچهای، شال نمادین، حمایل
The royal sash was part of his ceremonial attire.
شال سلطنتی بخشی از لباس تشریفاتی او بود.
Graduates wore sashes in different colors.
فارغالتحصیلان نوارهایی با رنگهای مختلف پوشیده بودند.
قاب شیشهای، چارچوب شیشهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He repaired the wooden sash of the old window.
او چارچوب شیشهای پنجرهی قدیمی را تعمیر کرد.
The window sash was stuck and wouldn’t slide open.
قاب شیشهای پنجره گیر کرده بود و باز نمیشد.
شکل جمع sash در زبان انگلیسی sashes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sash