امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cease-fire

    ˈsiːsˌfaɪər ˈsiːsfaɪə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      cease-fires

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: ceasefire

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    آتش‌بس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the cease-fire between India and Pakistan
    - آتش‌بس بین هند و پاکستان
    - The ceasefire allowed humanitarian aid to be delivered to the war-torn region.
    - آتش‌بس باعث شد تا کمک‌های بشردوستانه به منطقه‌ی جنگ‌زده تحویل داده شود.
    noun
    فرمان آتش‌بس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cease-fire

    1. noun stop in fighting
      Synonyms: armistice, suspension of hostilities, truce

    ارجاع به لغت cease-fire

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cease-fire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cease-fire

    لغات نزدیک cease-fire

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند