معنی chlorophyll به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈklɔːrəfɪl ˈklɒrəfɪl / / ˈklɔː-

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: chlorophyl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

زیست‌شناسی (رنگدانه‌ی سبزرنگی که در بیشتر گیاهان و خزه‌ها و سیانوباکترها و نورپروردها که کلروپلاست ندارند یافت می‌شود و وظیفه‌ی آن فتوسنتز است) کلروفیل، سبزینه

لغات زیست شناسی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Chlorophyll is the green pigment found in plants that helps them absorb energy from sunlight.

- کلروفیل رنگدانه‌ی سبزرنگ موجود در گیاهان است که به جذب انرژی از نور خورشید کمک می‌کند.

- The foliage needs to max its chlorophyl production through photosynthesis to put energy into producing blooms next year.

- شاخ‌و‌برگ باید تولید سبزینه‌ی خود را از طریق فتوسنتز به حداکثر برساند تا انرژی لازم برای تولید شکوفه‌ در سال بعد فراهم شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chlorophyll

noun Any of a group of green pigments found in photosynthetic organisms; there are four naturally occurring forms

Synonyms: chlorophyl

ارجاع به لغت chlorophyll

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «chlorophyll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chlorophyll

لغات نزدیک chlorophyll

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار