با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Corrections Officer

kəˈrekʃnz ˌɑːfɪsər kəˈrekʃnz ˌɒfɪsə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: correction officer و correctional officer

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی زندانبان
- The corrections officer patrols the hallways of the prison.
- زندانبان در راهروهای زندان گشت می‌زند.
- My uncle is a corrections officer at the county jail.
- دایی من زندانبانِ زندان شهرستان است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت corrections officer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corrections officer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corrections-officer

لغات نزدیک corrections officer

پیشنهاد بهبود معانی