با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Educational Institution

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      educational institutions

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun phrase countable
    مؤسسه‌ی آموزشی، نهاد آموزشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The educational institution was established over a century ago.
    - این مؤسسه‌ی آموزشی بیش‌ از یک قرن پیش تأسیس شد.
    - She works at an educational institution that focuses on science and technology.
    - او در مؤسسه‌ی آموزشی‌ای کار می‌کند که روی علم و فناوری متمرکز است.
    - Educational institutions play a crucial role in shaping the future of society.
    - مؤسسات آموزشی در شکل دادن به آینده‌ی جامعه نقش مهمی ایفا می‌کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد educational institution

    1. noun phrase Institution that provides education as its main purpose, such as a school, college, university or training center

    ارجاع به لغت educational institution

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «educational institution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/educational-institution

    لغات نزدیک educational institution

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار