با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Fire Drill

    ˈfaɪərˈdrɪl ˈfaɪədrɪl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    (تمرین یا مانور) فرار از آتش، اطفای حریق، آتش‌نشانی، مهار آتش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - During the fire drill, everyone quickly exited the building.
    - در حین مانور فرار از آتش، همه به‌سرعت از ساختمان خارج شدند.
    - We had a surprise fire drill at work today.
    - امروز یک مانور اطفای حریق غافلگیرکننده در محل کار داشتیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت fire drill

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fire drill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fire-drill

    لغات نزدیک fire drill

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار