امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Icc

    American: ˌaɪ siː ˈsiː British: ˌaɪ siː ˈsiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    abbreviation
    (آمریکا) اداره‌ی سرپرستی بازرگانی میان ایالت‌ها

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد icc

    1. noun A former independent federal agency that supervised and set rates for carriers that transported goods and people between states; was terminated in 1995
      Synonyms:
      interstate commerce commission

    ارجاع به لغت icc

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «icc» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icc

    لغات نزدیک icc

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return