جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Idyll

توضیحات:

idyl نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار idyll رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

countable

ادبی چوپانی، دهگانی (=نثر یا شعری درباره‌ی روستا و زندگی شبانی)

poet's idylls

چکامه‌های شبانی این شاعر

The writer's latest novel is an idyl of life in a small farming community.

جدیدترین رمان این نویسنده، داستان زندگی در یک جامعه‌ی کوچک کشاورزی است.

countable

موقعیت یا دوره‌‌ی زمانی بسیار شاد و آرام و ساده، آرامش (در روستا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the idyll of living in a small town

دوره‌‌ی زمانی بسیار شاد و آرام زندگی کردن در یک شهر کوچک

The idyl of a romantic evening was spoiled by the noisy neighbors.

همسایه‌های پرسروصدا، آرامش یک شب عاشقانه را خراب کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد idyll

noun a short poem descriptive of rural or pastoral life

Synonyms:

pastoral idyl eclogue pastorale bucolic

ارجاع به لغت idyll

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «idyll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/idyll

لغات نزدیک idyll

پیشنهاد بهبود معانی