امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Occasional Twinge

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
درد/گرفتگی گاه و بیگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I feel an occasional twinge in my knee.
- من گاهی اوقات در زانویم احساس درد/گرفتگی می کنم.
- He experienced an occasional twinge of guilt.
- او گاه و بیگاه دچار عذاب وجدان می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت occasional twinge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «occasional twinge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/occasional-twinge

لغات نزدیک occasional twinge

پیشنهاد بهبود معانی