فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Paralympics
ˌperəˈlɪmpɪks
ˌpærəˈlɪmpɪks
توضیحات:
این لغت به شکل the Paralympics نیز نوشته می‌شود.
همچنین می‌توان از Paralympic Games به‌جای Paralympics استفاده کرد.
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
ورزش بازی‌های پارالمپیک، مسابقات پارالمپیک، المپیک ورزشکاران دارای معلولیت‌های جسمی و ذهنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I will watch the Paralympics this summer.
تابستان امسال، مسابقات پارالمپیک را تماشا خواهم کرد.
Iranian athletes have excelled in various sports at the Paralympics.
ورزشکاران ایرانی در مسابقات پارالمپیک، در رشته‌های مختلف ورزشی عملکرد موفقی داشته‌اند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Iranian media have provided increasing coverage of the Paralympics in recent years.
رسانه‌های ایرانی در سال‌های اخیر پوشش فزاینده‌ای از مسابقات پارالمپیک ارائه کرده‌اند.
ارجاع به لغت Paralympics
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «Paralympics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paralympics
لغات نزدیک Paralympics
- - Paralympian
- - Paralympic Games
- - Paralympics
- - paralysis
- - paralysis agitans