امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pursy

American: ˈpɜːrsi British: ˈpɜːsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( pussy ) فربه، گوشتالو، ثمین، چاق، تنگ نفس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pursy

  1. Breathing laboriously or convulsively
    Synonyms:
    blown short-winded winded

ارجاع به لغت pursy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pursy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pursy

لغات نزدیک pursy

پیشنهاد بهبود معانی