آخرین به‌روزرسانی:
Refuse An Offer
معنی refuse an offer | جمله با refuse an offer
collocation
رد کردن یک پیشنهاد
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had to refuse the job offer because the salary was too low.
او مجبور شد پیشنهاد شغلی را رد کند چون حقوقش خیلی کم بود.
She politely refused his offer of help.
او مؤدبانه پیشنهاد کمک او را رد کرد.
ارجاع به لغت refuse an offer
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «refuse an offer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refuse-an-offer
لغات نزدیک refuse an offer
- - refuse
- - refuse an invitation
- - refuse an offer
- - refuse collection
- - refuse point-blank