امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scollop

ˈskɒləp ˈskɒləp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
رجوع شود به: scallop

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scollop

  1. verb Fish for scallops
    Synonyms:
    scallop
  1. verb Shape or cut in scallops
    Synonyms:
    scallop
  1. noun Edible marine bivalve having a fluted fan-shaped shell that swim by expelling water from the shell in a series of snapping motions
    Synonyms:
    scallop escallop
  1. noun Thin slice of meat (especially veal) usually fried or broiled
    Synonyms:
    cutlet scallop escallop

ارجاع به لغت scollop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scollop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scollop

لغات نزدیک scollop

پیشنهاد بهبود معانی