با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Sharp-nosed

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    دارای حس بویایی قوی، دارای شامه‌ی قوی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The sharp-nosed hound was known for its exceptional tracking abilities.
    - سگ شکاری دارای حس بویایی قوی به دلیل توانایی‌های ردیابی استثنایی‌اش شناخته شده بود.
    - The sharp-nosed cat was able to detect the presence of a mouse in the house.
    - گربه‌ی دارای شامه‌ی قوی توانست به حضور موش در خانه پی ببرد.
    adjective
    دارای دماغ یا پوزه‌ی نوک‌تیز
    - the sharp-nosed witch
    - جادوگر دماغ‌تیز
    - You're a sharp-nosed man!
    - تو یه مرد دماغ‌تیزی!
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت sharp-nosed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sharp-nosed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sharp-nosed

    لغات نزدیک sharp-nosed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار