قدیمی پراشتها، پرمیل، بسیار مشتاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The students had been studying for hours and were sharp-set for a break and some snacks.
دانشآموزان ساعتها درس میخواندند و برای استراحت و کمی تنقلات بسیار مشتاق بودند.
The smell of freshly baked bread made me sharp-set.
بوی نان تازهپختهشده مرا پر اشتها کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sharp-set» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sharp-set