Silesia

    səˈliːzə səˈliːzə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (در اصل) پارچه‌ی کتانی ساخت سیلزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun
    پارچه‌ی آستری
    سیلزی (نام سرزمینی که امروزه بخشی از جنوب غربی لهستان است)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد silesia

    1. noun A region of central Europe rich in deposits of coal and iron ore; annexed by Prussia in 1742 but now largely in Poland
      Synonyms: Slask, Slezsko, schlesien

    ارجاع به لغت silesia

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «silesia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/silesia

    لغات نزدیک silesia

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند