با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Tongs

    tɑːŋz tɒŋz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    انبر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - With a pair of tongs she put coal on the fire.
    - با انبر زغال را روی آتش گذاشت.
    - The blacksmith used the tongs to hold the red-hot metal.
    - آهنگر از انبر برای نگه داشتن فلز داغ استفاده می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tongs

    1. noun Any of various devices for taking hold of objects; usually have two hinged legs with handles above and pointed hooks below
      Synonyms: pair of tongs, pinchers, pincers, pliers, forceps, sugar tongs, fire-tongs, ice tongs, blacksmith's tongs

    ارجاع به لغت tongs

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tongs» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tongs

    لغات نزدیک tongs

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار