با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Wu

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    وو (گروهی از گویش‌ها و زبان‌های چینی که در شانگهای و استان چجیانگ و نیمه‌ی جنوبی استان جیانگسو و مناطق هم‌جوار کاربرد دارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - My grandmother speaks Wu.
    - مادربزرگ من به زبان وو صحبت می‌کند.
    - Many people in Shanghai speak a variant of Wu called Shanghainese.
    - بسیاری از مردم شانگهای به گونه‌ای از وو به نام شانگهایی صحبت می‌کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Wu

    1. noun A dialect of Chinese spoken in the Yangtze delta
      Synonyms: Wu dialect, Shanghai dialect

    ارجاع به لغت Wu

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Wu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wu

    لغات نزدیک Wu

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی