با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    برقع به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    روبند

    فونتیک فارسی

    'borgha
    اسم
    ادبی veil, mask

    - عروس برقعی زیبا بر صورتش پوشیده بود.

    - The bride wore a beautiful veil over her face.

    - زن مذهبی برقعی به نشانه‌ی عفت و تقوا بر سرش انداخته بود.

    - The religious woman wore a veil over her head as a sign of modesty and piety.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد برقع

    1. روبند، روبنده، مقنعه، نقاب

    ارجاع به لغت برقع

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «برقع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برقع

    لغات نزدیک برقع

    پیشنهاد بهبود معانی