آخرین به‌روزرسانی:
دنبال کسی افتادن به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
فعل متعدی
فونتیک فارسی / dombaale kasi oftaadan /
to shadow, to follow, to chase, to pursue
to shadow
to follow
to chase
to pursue
دنبال کسی رفتن، همراه کسی رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پلیس در خیابان‌های شلوغ دنبال دزد افتاد.
The police officer chased the thief through the crowded streets.
سگ دور حیاط دنبال گربه افتاد.
The dog chased the cat around the yard.
ارجاع به لغت دنبال کسی افتادن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دنبال کسی افتادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دنبال کسی افتادن
لغات نزدیک دنبال کسی افتادن
- - دنبال کردن شغل و حرفه
- - دنبال کسی آمدن
- - دنبال کسی افتادن
- - دنبال کسی بودن
- - دنبال کسی دویدن