فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

رایگان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مفت، مجانی، بدون پرداخت هزینه

فونتیک فارسی

raay[e]gaan
صفت

free, free of charge, gratuitous, gratis, buckshee, complimentary, complementary, toll-free, rent-free, voluntary, courtesy, unpaid

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مسکن رایگان برای مستمندان

rent-free housing for the poor

آموزش دانشگاهی رایگان نیست.

University education is not free.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او فکر می‌کرد که آموزش و بهداشت رایگان جزو حقوق حقه‌ی اوست.

He thought that free education and health care were birthrights.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رایگان

  1. مترادف:
    بادآورد بلاعوض مجانی مفت مفتکی

ارجاع به لغت رایگان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رایگان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رایگان

لغات نزدیک رایگان

پیشنهاد بهبود معانی