طغیان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
شورش، سرکشی
فونتیک فارسی
toghyaan
اسم
overflowing, inundation, rebellion, outburst, outpouring, torrent, flood, insolence, superabundance, insurrection, mutiny, uprising, revolt, insurgence, rising, burst, contumacy, ferment, fermentation, outbreak, paroxysm, rebelliousness, riot, insurgency
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- طغیان خشم
- an outburst of anger
- طغیان رودخانه
- the river's inundation
- شهر هنگام طوفان سنگیم متحمل یک طغیان شد.
- The city experienced an inundation during the heavy storm.
مترادف و متضاد طغیان
- تمرد، خودسری، سرکشی، سرپیچی، عصیان، طغیانگری، گردنکشی، مخالفت، نافرمانی، یاغیگری ≠ انقیاد، فرمانبرداری
ارجاع به لغت طغیان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «طغیان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طغیان
لغات نزدیک طغیان
- - طعنه زدن
- - طعنه زدن به
- - طغیان
- - طغیان عواطف
- - طغیان کردن