لو به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
دام، تله
فونتیک فارسی
lõ
اسم
trap, snare, gin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- لویی با طعمه‌ی تازه پهن شده بود.
- A trap was laid, with fresh bait.
- خرگوشی در لو گرفتار شد.
- A rabbit was caught in the snare.
اگر
فونتیک فارسی
lõ
اسم
if, though, even-though
- ولو آنکه
- through, even if, although, even-though
خال ورق‌بازی
فونتیک فارسی
lõ- چهارلوی خشت
- four of diamonds
مترادف و متضاد لو
- افشا، رسوا، فاش
- شفه، لب، لوچه
- بلندی، پشته، تپه، رش
- زرداب، صفرا
ارجاع به لغت لو
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «لو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لو
لغات نزدیک لو
- - لنگیدن
- - لنگیدن با حرکات تند و ناگهان
- - لو
- - لو دادن
- - لوا