امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گره‌دار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

دارای گره، گرویده

فونتیک فارسی

gereh daar
صفت
lumpy, burled, gnarled, knotty, nodular, nodose, nodous

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
چوب
cross-grained
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گره‌دار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گره‌دار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گره‌دار

لغات نزدیک گره‌دار

پیشنهاد بهبود معانی