آخرین به‌روزرسانی:

    آمیزنده به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی

    aamizande

    combiner, stirrer

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت آمیزنده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «آمیزنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آمیزنده

    لغات نزدیک آمیزنده

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    post-traumatic clot liable sunset heck conflict hop on flip-flop inflict gimme micro navigate get around R and R cress نشسته گرسنه گرافیک بسته‌بندی حائز اهمیت گاو نر استاد راهنما طلسم کردن پنیرک طعمه عزت‌نفس تلاش نمای ساختمان شهرک کوتوله