آخرین به‌روزرسانی:

احترام گذاشتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / ehteraam gozaashtan /

to respect, to revere, to do honor to, to honor, to regard highly, to pay homage to, to esteem, to do homage, to show courtesy, to show regard

گرامی داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

من همیشه به بزرگترها احترام می‌گذارم و به نصایح آن‌ها گوش می‌کنم.

I respect my elders and always listen to their advice.

باید به عقاید دیگران احترام بگذاریم حتی اگر با آن‌ها موافق نیستیم.

We should respect other people's opinions, even if we do not agree with them.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت احترام گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احترام گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/احترام گذاشتن

لغات نزدیک احترام گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی