آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

احضار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ehzaar /

call, summoning, citation, sending for, calling (up), recalling, summoned, subpoena, convocation

call

summoning

citation

sending for

calling

recalling

summoned

subpoena

convocation

فراخوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

به دادگاه احضار شد.

He was summoned to court.

مرد متهم به دادگاه احضار شد.

The accused man was summoned to the bar.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد احضار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت احضار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «احضار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/احضار

لغات نزدیک احضار

پیشنهاد بهبود معانی