آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴

    اشغالگر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / eshghaalgar /

    occupier, aggressor, invader

    occupier

    aggressor

    invader

    اشغال‌کننده

    اشغالگران زمین ادعای تملک کردند و از ترک آن امتناع ورزیدند.

    The occupiers of the land claimed it as their own and refused to leave.

    صفت
    فونتیک فارسی / eshghaalgar /

    occupant, aggressive, occupying, invasive

    occupant

    aggressive

    occupying

    invasive

    دارای ویژگی اشغال کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    رفتار ددمنشانه‌ی نیروهای اشغالگر

    the beastly behavior of the occupying troops

    آنان خواستار تخلیه‌ی فوری نیروهای اشغالگر شدند.

    They demanded the immediate evacuation of the occupying forces.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد اشغالگر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    متصرف مهاجم

    سوال‌های رایج اشغالگر

    اشغالگر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «اشغالگر» در زبان انگلیسی به Occupier ترجمه می‌شود.

    اشغالگر به فرد یا گروهی گفته می‌شود که قلمرو، سرزمین یا مکانی را بدون اجازه یا مجوز قانونی کنترل می‌کند و به نوعی آن را در تصرف خود قرار می‌دهد. این اصطلاح معمولاً برای اشاره به کسانی به کار می‌رود که وارد سرزمین دیگر می‌شوند و در آن ساکن شده یا منابع آن را تحت سلطه‌ی خود در می‌آورند. مفهوم اشغالگری اغلب با تجاوز، زورگویی و نفوذ غیرمجاز همراه است و جنبه‌های قانونی و اخلاقی منفی دارد.

    در تاریخ، اشغالگران نقش مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع داشته‌اند. بسیاری از امپراتوری‌ها و حکومت‌ها برای گسترش قلمرو خود، مناطق مختلف را اشغال کرده و منابع آن‌ها را استخراج می‌کردند. این اشغالگری‌ها تأثیرات عمیقی بر فرهنگ، اقتصاد و ساختار جامعه‌ی محلی داشته‌اند و غالباً باعث مقاومت، نارضایتی و قیام‌های مردمی شده است.

    اشغالگر همچنین در زندگی روزمره و استعاره‌ای نیز به کار می‌رود. گاهی این اصطلاح برای توصیف کسانی استفاده می‌شود که کنترل یا نفوذ ناعادلانه‌ای بر زندگی دیگران دارند، مانند افرادی که به حریم خصوصی دیگران تجاوز می‌کنند یا منابع و فرصت‌های دیگران را به نفع خود مصادره می‌کنند. در این معنا، اشغالگری صرفاً به قلمرو فیزیکی محدود نمی‌شود و می‌تواند نمادی از سلطه و تسلط ناخواسته باشد.

    در ادبیات و هنر، اشغالگر اغلب به عنوان نماد زور و ظلم به تصویر کشیده شده است. داستان‌ها و نمایشنامه‌ها شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که سرزمین یا آزادی دیگران را تصرف می‌کنند و در نهایت با مقاومت و ایستادگی مواجه می‌شوند. این بازنمایی‌ها معمولاً پیام‌هایی اخلاقی درباره عدالت، مقاومت و ارزش آزادی ارائه می‌کنند و نقش آموزشی و فرهنگی دارند.

    اشغالگر نه تنها مفهومی تاریخی و اجتماعی دارد، بلکه نشان‌دهنده‌ی یک رفتار یا وضعیت ناعادلانه در مواجهه با حقوق و منابع دیگران است. شناخت آثار و پیامدهای اشغالگری می‌تواند به درک بهتر تاریخ، روابط انسانی و ضرورت احترام به حقوق دیگران کمک کند و نشان دهد که کنترل بی‌اجازه یا زورآمیز معمولاً پیامدهای منفی و ماندگار دارد.

    ارجاع به لغت اشغالگر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «اشغالگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشغالگر

    لغات نزدیک اشغالگر

    • - اشغال نشده
    • - اشغال نظامی کردن
    • - اشغالگر
    • - اشفاق
    • - اشق
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.