آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بازار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazaar /

bazaar, market, shopping center, marketplace, mall, mart, plaza, arcade, rialto, emporium, agora, fair

bazaar

market

shopping center

marketplace

mall

mart

plaza

arcade

rialto

emporium

agora

fair

محل خرید و فروش

خرید در بازار سخت است؛ چون مردم مرتب به آدم تنه می‌زنند.

It is hard to shop in the bazaar because the people keep barging into you.

بازار، مجتمع مغازه‌ها، مرکز خرید

a shopping center

اسم
فونتیک فارسی / baazaar /

market, market conditions

market

market conditions

نرخ، خرید و فروش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

به‌‌دلیل کسادی بازار، کارخانه پیشنهاد بیکارسازی 50 کارگر را داده است.

Because of the slow markets, the factory has suggested the layoff of fifty workers.

بازار رو به نزول و بازار رو به ترقی

a bear market and a bull market

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بازار شایعات گرم است.

Rumors are afloat.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بازارچه بازارگاه بازارگه تیمچه راسته رسته سوق
متضاد:

سوال‌های رایج بازار

بازار به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «بازار» در زبان انگلیسی به market ترجمه می‌شود.

این واژه اشاره به محلی دارد که در آن خرید و فروش کالا یا خدمات صورت می‌گیرد. بسته به نوع بازار، کاربردهای گوناگونی از آن در زبان انگلیسی دیده می‌شود؛ مانند bazaar (برای بازارهای سنتی یا محلی)، stock market (بازار بورس)، یا labor market (بازار کار). اما در معنای عمومی، «market» رایج‌ترین معادل برای «بازار» است.

بازار، در ابتدایی‌ترین تعریف خود، جایی برای مبادله‌ی کالاها و نیازهای انسانی است. از زمان‌های بسیار قدیم، بازارها به‌عنوان نقاط مرکزی در روستاها و شهرها عمل می‌کردند؛ جایی که مردم نه‌تنها برای خرید و فروش، بلکه برای دیدار، تبادل اخبار، و حتی شکل‌گیری روابط اجتماعی گرد هم می‌آمدند. این نقش چندگانه باعث شده بازارها همیشه فراتر از عملکرد اقتصادی، کارکردی فرهنگی و اجتماعی نیز داشته باشند.

در معماری و شهرسازی سنتی، بازارها معمولاً ساختاری منسجم و چندبخشی دارند. راسته‌ها، تیمچه‌ها، سراها، کاروانسراها، و چهارسوق‌ها بخش‌هایی از بازار هستند که بسته به نوع کالا یا خدمت تقسیم‌بندی می‌شوند. این ساماندهی باعث می‌شده است که مشتریان به‌راحتی کالای موردنظر خود را بیابند و فروشندگان با تخصص‌گرایی بیشتری به تجارت بپردازند. هنوز هم در بسیاری از شهرهای تاریخی، بازارهای سنتی از مراکز فعال اقتصادی و جاذبه‌های گردشگری محسوب می‌شوند.

در دنیای مدرن، مفهوم بازار دچار تحولات گسترده‌ای شده است. بازارهای فیزیکی امروزه در کنار بازارهای دیجیتال فعالیت می‌کنند. با ظهور فروشگاه‌های اینترنتی، بازار به فضایی مجازی نیز تبدیل شده است که در آن کالاها بدون محدودیت مکانی یا زمانی عرضه می‌شوند. در عین حال، بازارهای محلی همچنان به‌عنوان بسترهایی برای عرضه‌ی محصولات تازه، صنایع‌دستی، و کالاهای خاص حفظ شده‌اند.

از نظر اقتصادی، واژه‌ی بازار مفهومی بنیادین است که برای تحلیل تعامل میان عرضه و تقاضا، قیمت‌گذاری، و رفتار مصرف‌کننده به‌کار می‌رود. بازار کار، بازار سرمایه، بازار مسکن، و بازار کالاها، همگی زیرمجموعه‌هایی از این مفهوم گسترده هستند. شناخت عملکرد بازار و سازوکارهای آن یکی از ارکان اصلی در رشته‌های اقتصاد، بازرگانی و مدیریت است. بازار نه‌فقط به‌عنوان محل خرید و فروش، بلکه به‌عنوان ساختاری پویا و پیچیده در تحلیل‌های اقتصادی جایگاهی کلیدی دارد.

ارجاع به لغت بازار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازار

لغات نزدیک بازار

پیشنهاد بهبود معانی