آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بخشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bakhshi /

sectional, partitive, divisional, compartmental, departmental

sectional

partitive

divisional

compartmental

departmental

مربوط به بخش

خطوط بخشی

sectional lines

مالکیت بخشی

partitive ownership

اسم
فونتیک فارسی / bakhshi /

dividend

dividend

(ریاضی) مقسوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مقسوم نهایی

The final dividend

عدد 15 مقسوم است

The number 15 is the dividend

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بخشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بخشی

لغات نزدیک بخشی

پیشنهاد بهبود معانی